این لیلۀ قدر است که در حال شروع است
ماه است و درخشنده‌تر از صبح طلوع است
دریاست و در شور قیام است و رکوع است
آرامش طوفانی او عین خشوع است

حوراست و سجاده‌اش از بال فرشته‌ست
با هر مَلَکی تحفه‌ای از باغ بهشت است

یا فاطمه کیفَ اَصِفُ حُسنَ ثنائک
تو قدری و روح همه حَلَّت بفنائک
در دست تو سررشتۀ تسبیح ملائک
در خانۀ تو گرم طواف‌اند یکایک

آمد مَلَکی و خبر از عطر اذان داد
گهوارۀ فرزند تو را باز تکان داد

ای آبروی مسجد و محراب و مناجات!
مِهر تو شده مُهر قبولی عبادات
روشن شده از سجدۀ تو چشم سماوات
تا حضرت حق بر تو کند باز مباهات

تا مژده دهد، شیعۀ تو اهل نجات است
عشق تو شفیع است، شفیع عرصات است

از درک بشر منزلت توست فراتر
تفسیر کند قدرِ تو را سورۀ کوثر
با شوق بهشت آمده هر بار پیمبر
تا بوسه به دست تو زند، بوسۀ دیگر

لبریز تبسم شده چشمان محمد
با یا اَبتا گفتنت ای جان محمد!

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها